چرا آموزش پلکزدن به رباتها سخت است؟
تاریخ انتشار: ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۱۷۷۵۰
ایتنا - انسانها رباتهایی را که طبیعیتر پلک میزنند، باهوشتر میدانند
حدود ۱۴ سال از معرفی «آیکیوب»، ربات انساننمای یک متری ساخت موسسه فناوری ایتالیا، میگذرد. این ربات که به منظور تحقیقات در واکنشهای شناختی انسان و نیز هوش مصنوعی ساخته شده است، قابلیتهای فراوانی دارد که بسیاری از آنها به رفتار و عملکرد انسان در مواجهه با محیط شبیه است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش ایتنا و به نقل از ایندیپندنت، کریستین رو، گزارشگر فناوری، در مقالهای که برای سرویس جهانی بیبیسی نوشته است، به تجربه خود در کنار «آیکیوب» و در جریان آزمایشی به نام «آزمایش درامنوازی» اشاره میکند و توضیح میدهد که آموزش پلکزدن برای القای تاثرات حسی در رباتها، چه اهمیتی دارد.
او مینویسند آزمایش درامنوازی برای منظور مشخصی طراحی شده است؛ به عبارت دیگر، برای ایکه بررسی شود حضور یک ربات، زمانی که همان کار انسان را تقلید میکند، چه اثری بر عملکرد و رفتار انسان دارد.
این آزمایش یکی از بیشمار آزمایشهای مرتبط با برهمکنش میان انسان و ربات است که گروه تحقیقاتی «کانتکت» درموسسه فناوری ایتالیا در جنوآ انجام میدهد.
کریستین رو مینویسد که پلکزدن «آیکیوب» هر چند ثانیه یکبار، صدای قابلتوجهی تولید میکند و حالت نگاه این ربات نیز به دلیل چشمهای بزرگ و پلکهای سفید سنگین او، جلب توجه میکند.
این نکته از این رو دارای اهمیت است که در پلکزدن، مانند سایر جنبههای نگاه کردن، چیزی فراتر از خود چشم وجود دارد.
هلنا کلیاوری، پژوهشگر روانشناسی در دانشگاه تامپره فنلاند، میگوید اغلب تصور میشود که پلکزدن، صرفا یک واکنش فیزیولوژیک انعکاسی است و فقط با کارکرد حفاظت از چشم برای جلوگیری از خشک شدن آن مرتبط است. اما واقعیت این است که پلکزدن نقش مهمی در تعامل دوطرفه دارد.
پلکزدن انسان، توجه و احساس او را نیز نشان میدهد و به مثابه ابزاری برای ارتباط غیرکلامی، مفاهیمی را بیان میکند که ما به صورت خودآگاه از آنها باخبر نیستیم، ولی نقش مهمی در انتقال اطلاعات بین انسانها دارد؛ مثلا نکاتی مانند اینکه در یک مکالمه، الان نوبت چه کسی است.
از این رو، پلکزدن یکی از سیگنالهای پلکزدن یکی از سیگنالهای اجتماعی است که انسانها مداوم، بدون اینکه از آنها آگاه باشند، با یکدیگر تبادل میکنند. بنابراین، متخصصان رباتیک اجتماعی در حال بررسی هر دو ویژگی فیزیکی و روانی پلکزدن انسان بودهاند تا دریابند که چرا تطبیق آن در رباتها ممکن است سودمند باشد. اجتماعی است که انسانها مداوم، بدون اینکه از آنها آگاه باشند، با یکدیگر تبادل میکنند. بنابراین، متخصصان رباتیک اجتماعی در حال بررسی هر دو ویژگی فیزیکی و روانی پلکزدن انسان بودهاند تا دریابند که چرا تطبیق آن در رباتها ممکن است سودمند باشد.
کلیاوری میگوید با در نظر گرفتن بسیاری از کارکردهای مهم پلکزدن در رفتار انسان، میتوان فرض کرد که پلکزدن رباتها نیز میتواند آنها را بیش از پیش، شبیه به انسان نشان دهد. این ویژگی نیز بهنوبهخود، میتواند تعامل انسان و ربات را تسهیل کند. دیوید هنسون، مدیر هنسون رباتیکس، میگوید که افراد با دیدن رباتی که پلک میزند، به شخصیت و کاراکتر آن ربات، حس پیدا میکنند.
تحقیقات «کانتکت» نشان میدهد که افراد در سنین مختلف، تعامل با رباتهایی را که پلک میزنند، ترجیح میدهند.
الساندرا اسکیوتی، سرپرست آزمایشگاه یونیت، به این نکته اشاره میکند که رباتی که پلک نمیزند، ممکن است احساس ناخوشایندی را در فرد مقابل ایجاد کند، گویی که به او خیره شده است.
انسانها همچنین رباتهایی را طبیعیتر پلک میزنند، باهوشتر میدانند، چرا که هوش، بهویژه در موقعیتهایی که افراد برای ارائه اطلاعات به رباتها وابستهاند، بر فرض در موقعیتهایی مانند ایستگاههای قطار، اهمیت دارد.
اما صرفنظر از اینکه پلکزدن طبیعی چه مزایایی دارد، به کارگیری آن در رباتها (نه در آواتارها یا رباتهایی که صفحهنمایش دارند) از نظر فنی چالشبرانگیز است.
پلکزدن در انسان از جمله حرکات بسیار ظریف به شمار میرود که طراحی مشابه آن در مکانیسمهایی که بتوانند این حرکات را تقلید کنند، مستلزم در اختیار داشتن فناوری پیشرفته و موتورهایی با قابلیت حرکت بسیار دقیق و ظریف است. برای مثال، متخصصان رباتیک در شرکت «اینجینیرد آرتز» برای این منظور از موتورهای مربوط به هوافضا، و نیز قطعات الکترونیکی کنترلی خود استفاده میکنند.
به گفته مدیر هنسون رباتکیس، رباتهای ساخت «اینجینیرد آرتز» برای تامین نیروی محرکه پلکزدن، مشخصا از موتورهای گرانقیمت استفاده میکنند. او میگوید که سرعت این موتورها برای حرکت دادن قطعات شبیه به پوست حین پلکزدن، و نیز کاستن از سایش و اصطکاک میان پلک و خود چشم، کار چالش برانگیزی است.
مسئله بعدی، برقراری توازن میان سرعت و صدای پلکزدن است. فرانچسکو رآ، کارشناس فنی ارشد «کانتکت»، میگوید که در ربات «آیکیوب» میتوان یک موتور با سروصدای کمتر به کار برد، اما این کار باعث میشود که این ربات، خوابآلود یا آهسته به نظر برسد.
از سوی دیگر، پلکزدن آهسته هم این خطر را در پی دارد که یک سری اطلاعات بصری مهم از دست برود؛ چرا که دوربین آیکیوب پشت چشمها پلکزدن آهسته هم این خطر را در پی دارد که یک سری اطلاعات بصری مهم از دست برود؛ چرا که دوربین آیکیوب پشت چشمها واقع شده است و هرچند از دست دادن دو فریم، شاید مشکل چندانی ایجاد نکند، از دست رفتن ۱۰ فریم مسئلهساز میشود. واقع شده است و هرچند از دست دادن دو فریم، شاید مشکل چندانی ایجاد نکند، از دست رفتن ۱۰ فریم مسئلهساز میشود.
به گفته کیلاوری، چالش دیگر هم این است که زمانبندی درست و مدت زمان پلکزدن نیز مهم است. مثلا اینکه پلکزدن بر اساس اینکه چه کاربردی دارد، ممکن است متفاوت باشد. برای نمونه، سرعت پلکزدن فرد هنگام دروغ گفتن، یا مدل حرکت پلک و حالت حسی متفاوت، کاملا بسته به موقعیت فرق میکند.
به گفته او، هر میزان اختلاف با حالت طبیعی در زمان و حتی مدت پلکزدن در یک موقعیت خاص، ممکن است باعث شود که ربات، عجیب یا آزاردهنده به نظر برسد.
تیم تحقیقاتی کمپانی کانتکت از نرمافزاری استفاده میکند که به صورت تصادفی، بازه زمانی میان یک تکپلک و دو پلک پشتسرهم را انتخاب میکند، چرا که پلکزدن به صورت مرتب و ثابت نیز چندان طبیعی به نظر نمیرسد.
در «دیزنی ریسرچ» نیز پژوهش در زمینه طبیعی به نظر رسیدن پلکزدن و حالت خیره شدن نگاه در جریان است. هدف این تحقیقات، آسانتر کردن حالتی از نگاه است که کنترل آن برای طراحان انیمیشن راحتتر باشد و راحتتر بتوانند احساسهای ظریف را انتقال دهند.
جیمز کندی، دانشمند «دیزنی ریسرچ»، به عناصری از قبیل منحنی پلکها اشاره میکند و میگوید که محققان این شرکت نرمافزار خود را برای کنترل نگاه و احساسات، به ثبت رساندهاند. کارکرد این نرمافزار شامل پردازش تصاویری است که با دوربین تعبیهشده در قفسه سینه ربات، ثبت شدهاند و سیگنالهایی کنترلی تولید میکند که پلکها باز و بسته شوند. به گفته او، این روند فعلا در مراحل آزمایشی است و دیزنی آنها را به کار نبرده است.
برای مثال، برای باورپذیر شدن نگاه چشم در تعامل طولانیتر از نزدیک با انسان، این فناوری باید اصلاح شود. چالش کلی دیگر این است که رباتهای انساننما شروع به هماهنگی الگوهای پلکزدن خود با انسانها کنند؛ همانطور که انسانها در گفتوگوهای خود چنین میکنند.
این نوع چالشها برای برخی از متخصصان رباتیک جذاب است. تصویرهای اغراقآمیزی در فرهنگ عامه از رباتها وجود دارد؛ مثلا تصور از رباتهایی که آنقدر طبیعی به نظر میرسند که نمیتوان آنها را از انسان تشخیص داد. پلکزدن، فقط نمونه کوچکی از پیچیدگیهای بسیاری است که همچنان اجازه نمیدهد که تعاملات رباتیک، کاملا طبیعی جلوه کنند. به گفته کندی، وقتی سعی میکنید سازوکاری همچون پلکزدن را تقلید کنید، در واقع نشان میدهید که این مکانیسم چقدر پیچیده است و چقدر حرکت ظریف در آن وجود دارد. و این همان جایی است که ما این فرصت واقعا عالی برای اکتشاف و اختراع در اختیار داریم.
منبع: ايتنا
کلیدواژه: ربات رباتیک پلک زدن هوش مصنوعی متخصصان رباتیک پلک زدن ربات هایی انسان ها ربات ها آی کیوب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.itna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ايتنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۱۷۷۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سندروم استکهلم در مدارس ابتدایی/ فرزندتان را به ربات آزمون دهنده تبدیل نکنید!
عصر ایران؛ امید خزانی*- سندروم استکهلم پدیدهای روانی است که قربانی با آزارگر خود و یا گروگان با گروگانگیر حس همدلی و حتی وفاداری دارد! اما ارتباط این موضوع با مدارس ابتدایی و کودکان معصوم چیست؟
ما - والدین که فرزندانمان را مال خود و نه از خود میدانیم - با این فرشتگان معصوم کاری میکنیم که بیشباهت نیست به پدیده سندروم استکهلم و همدلی با گروگانگیران که برخی از مدارس ابتداییاند.
این تمثیل از آن روست که والدین با دستان خود فرزندان خود را به مدارسی میسپارند که با جان و جسم کودکانشان چون یک گروگان رفتار کنند و حتی در این روند نهایت همکاری را نشان میدهند و حتی خواستار فشاری بیشتر(شما بخوانید آزاری بیشتر) از جانب مدرسه متبوع میشوند.
قبلاً مطلبی با عنوان " آموزش فرزند یا فرزند کشی " در اینجا ( لینک) منتشر شد و مقایسه ای تطبیقی با کشورهای دنیا در روند آموزش ابتدایی آورذه شد که نشان می داد ساعات آموزش ابتدایی در ایران از متوسط آموزش دنیا ۳۰۰ الی ۴۰۰ ساعت بیشتر است و این با همکاری والدین صورت می پذیرد که به نظر نویسنده فاجعه بار است و در گذر زمان باعث فرسودگی کودکان در بستر آموزش میشود. اخیرا کودکی ۹ ساله از نزدیکان را دیدم که در اثر فشار بیش از حد درسی والدین تحصیلکرده اش و الزام آنها برای آمادگی آزمون دچار اسپاسم عضلانی شده بود و کودکی اش به تاراج رفته بود! چند نکته به اختصار در باب این پدیده عرض می کنم:
۱. اگر پدران سنت زده ما خطاب به معلمان می گفتند " گوشت فرزندم مال تو استخوان اش مال من " ؛ این روز ها خیلی از والدین مجوز شدیدتر از این برخوردها را به مدارس فرزندانشان می دهند اما نه در قالب تنبیه بدنی بلکه بسی فراتر؛ تلقین دایمی حس ناکافی بودن! دقت بفرمایید برای یک کودک ۷ تا ۱۰ ساله!
۲. بارها شاهد بوده ام که والدین از مدارس متبوع شان خواسته اند که فرزند ۹ ساله آنها را برای آزمون آماده کنند . آزمونهای بی پایانی چون مدارس تیزهوشان ؛ آزمون مدارس خاص( شما بخوانید مراکز گروگانگیری ویژه) و غیره.
اهداف دوره ی آموزشی ابتدایی کم و بیش در اکثر کشورهای پیشرفته و حتی با تعریف یونسکو بر ۳ مبنای زیر استوار است : یادگیری مبانی سواد و اعداد؛ یادگیری مهارت های اجتماعی و ایجاد شوق و علاقه برای یادگیری !! در کجای این هدف گذاری جهانی آماده سازی برای آزمون های خاص گنجانده شده است که شمای والدین روان کودک ۹ ساله تان را آزار می دهید و حتی بابت آن هزینه می پردازید؟ این اتحاد والدین و مدارس علیه یه کودک ۸-۹ ساله چه منطق و مبنایی جز کودک آزاری می تواند داشته باشد. البته همه کودکان در اثر فشارهای اینچنینی دچار اسپاسم عضلانی نمی شوند اما آثار ماندگار مخرب روحی بر وجودشان می نشیند! از دوره ابتدایی همان را انتظار باید داشت که عقلای جهان بر آن اجماع کرده اند!
۳. هر نوع آموزش با عنصر انضباط ( دیسیپلین) گره خورده است. گزاره های آموزش در فضای شاد و غیره لزوما در مقام عمل جوابگو نیستند. آموزش برای کودک دوره ابتدایی با محدودیت انضباط پذیری و زمان حداقلی سرو کار دارد. ظرفیت انضباط پذیری یک کودک دوره ابتدایی بسیار محدود و شکننده است. این محدودیت ها قابلیت توسعه دارند اما قطعا در افق ۱۲ ساله باعث فرسایش آموزشی خواهند شد!
۴. بقول فرنگی ها " شیطان در جزییات است " بسیاری از آزمون های متداول آموزشی از جمله achievement test , proficiency test و competency test و Aptitude test که نسخه بومی شده آنها در مدارس ما نیز استفاده می شود با ده ها متغیر و پارامترهای اجرایی و نیروهای مجرب آموزش دیده قابلیت اجرا و نتیجه درست دارند! با زیرساخت های موجود سخت افزاری و نیروی انسانی اشغال در اکثر مدارس ابتدایی نتایج درستی برای این آزمون ها متصور نیست!
۵. آموزش و در کل علوم انسانی بسیار ظریف و شکننده است و از قوانین پوزیتیویستی تبعیت نمی کنند. به این معنا که از درستی گزاره الف و گزاره ب لزوما درستی گزاره ج حاصل نمی شود. اگر موفقیت فرمول واحدی داشته باشد که ندارد آن فرمول در مورد فرزند شما با متغیرهای زیادی سروکار خواهد داشت و لزوما نتیجه نخواهد داد. آنچه که برای موفقیت در اکثر مدارس پایه و ابتدای ما ریل گذاری شده با نوعی آزار و خشونت پنهان گره خورده است و ره به ترکستان می برد ! جاده با کیفیت ؛ خودرو استاندارد ؛ راننده مجرب و ساعت رانندگی استاندارد سفر ایمن را به دنبال دارد !
۶. بارها شنیده ایم که برای ساختن یک کشور از مدارس ابتدایی شروع کنید و نیک می دانیم که کشورهای توسعه یافته ۱۰ درصد تولید ناخاص داخلی را صرف آموزش بویژه آموزش پایه می کنند و آموزش پایه درست از وظایف ذاتی دولت هاست ! بله همه اینها درست است اما عجالتا در فقدان این درایت ها از تبدیل فرزندتان به ربات آزمون دهنده بپرهیزید!
۷. به پشتوانه دو دهه تجربه در آموزش عرض می کنم اکثر برنامه هایی که در قالب فوق برنامه در مدارس غیردولتی ارایه می شود فاقد عمق لازم است و غالبا سطحی است. برای مثال ۳ سال زبان فوق برنامه مدارس تقریبا معادل ۸ ماه آموزش در موسسات معتبر زبان است!
پی نوشت: هر نوع آموزش در هر سطحی که در دوره کودکی ( زیر ۱۲ سال) متصور است قابلیت جبران در دوره نوجوانی را داراست اما و هزار اما که کودکی از دست رفته هرگز جبران پذیر نیست چه برسد به آزار و آسیب های روحی که عمری ممکن است گریبانگیر کودک شما باشد.
---------------------
*دکتریِ آموزش